تصور بسیاری از افراد این است که انسان زمانی تنها میماند که اجتماعی نباشد و یا کسی مایل به معاشرت با او نباشد. هیچ یک از این دو وضعیت، مطلوب نیستند. شاید به همین دلیل است که تصور عموم درباره «تنها بودن» منفی و ناخوشایند است. اما حقیقت این نیست. تنهایی لزوما ناخوشایند نیست. در واقع تنها بودن مزایایی دارد که اگر با آنها آشنا شوید، احتمالا هر از گاهی انتخاب میکنید که تنها باشید و از تنهاییتان لذت ببرید.
البته هیچگاه نمیتوان لذت و احساس خوشایندی که میتوانیم از روابط اجتماعی و وقتگذراندن با دیگران به دست آوریم را نادیده گرفت. اما این بدین معنا نیست که از تنهایی نمیتوانیم لذت ببریم و همیشه نیاز داریم که دیگرانی باشند تا ما احساس تنهایی نکنیم. در واقع هنگامی که با تنهایی بیشتر آشنا شویم و یاد بگیریم که تنها بمانیم و از تنها بودن لذت ببریم، میتوان گفت که رشد کردهایم.
زمانی که بیاموزیم چگونه از تنها بودن لذت ببریم، اتفاقات شگفتآوری میتواند در زندگیمان رخ دهد. در ادامه به چند مورد از آنها پرداختهایم:
۱. میتوانی با مدتی تنها بودن و وقت گذراندن با خودت، انرژیات را بازیابی کنی
ما معمولا هنگام معاشرت و وقت گذرانندن با دیگران، انرژی زیادی مصرف میکنیم. انرژی ما در روابط اجتماعی معمولا صرف تلاش برای خوشحال کردن دیگران، خنداندن آنها، درک احساسات و هیجاناتشان و چیزهای دیگری از این دست خواهد شد.
اگر بیوقفه در کنار دیگران باشیم و در حال صرف انرژی برای ارتباط با آنها، ممکن است بعد از مدتی، به شدت خسته و درمانده شویم. فاصله گرفتن از دیگران و تنها بودن برای مدتی کوتاه، میتواند به ما کمک کند تا خستگی در کنیم و انرژیهای صرف شده در روابط اجتماعی را بازیابیم.
۲. تنها بودن به تو کمک میکند بتوانی به خودت فکر کنی و بر درونت متمرکز شوی
سرعت زندگی معمولا آنقدر زیاد است که ما به ندرت فرصتی برای اینکه مدتی با خودمان تنها باشیم و به خود و زندگیمان فکر کنیم، پیدا میکنیم. زمانی که انتخاب میکنیم برای مدت کوتاهی تنها باشیم و از دیگران فاصله بگیریم، فرصت بسیار مناسبی پیدا میکنیم برای اینکه کمی به امور درونی بپردازیم. زمانی که تنها هستیم، نیازی نداریم به افکار و احساسات دیگران بپردازیم؛ بنابراین میتوانیم بر درونمان متمرکز شویم.
۳. تنها بودن باعث میشود بهتر میتوانی با احساسات و هیجاناتت ارتباط برقرار کنی
هنگامی که به صورت مداوم در ارتباط با دیگران هستیم، به صورت ناخودآگاه دائم در تلاشیم که احساسات آنها را درک کنیم تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. هنگامی که زمانی برای تنهایی با خود نداشته باشیم، ممکن است همه انرژی ما صرف احساسات و هیجانات دیگران شود و ارتباطمان را با احساسات و هیجانات خودمان از دست بدهیم.
اختصاص دادن زمانی برای تنها بودن با خودمان، به ما کمک میکند به دید وسیعتر و درک عمیقتری از هیجانات و احساسات خود برسیم. هنگامی که خودمان را بهتر درک کنیم، راحتتر میتوانیم بفهمیم که چه نیازهایی داریم؛ مثلا چه چیزهایی ما را خوشحال یا ناراحت میکند و …
۴. میتوانی در تنهایی به کارهایی بپردازی که واقعا از آنها لذت میبری
هنگامی که در گروههای متفاوت انسانی حضور داریم، همواره تلاش میکنیم به دنبال فعالیتهایی باشیم که همه اعضای گروه از آن لذت میبرند. گاهی ممکن است آنچه ما میخواهیم و از انجام دادن آن لذت میبریم، با آنچه دیگران میخواهند متفاوت باشد و ما فرصت پیدا نکنیم که در گروه و در کنار دیگران، به فعالیتهایی بپردازیم که میخواهیم.
تنها بودن، به ما این آزادی را میدهد که برای گذراندن وقتمان به تنهایی تصمیم بگیریم و بتوانیم کارهایی را انجام دهیم که واقعا ما را خوشحال میکنند.
۵. تنهایی باعث افزایش کارآمدی و خلاقیتت میشود
بودن در اجتماع و معاشرت با دیگران میتواند سرگرمکننده و لذتبخش باشد، اما با این حال هنگامی که در کنار دیگران هستیم، کارآمدی ما نیز کاهش یافته و کمتر از زمانهایی که تنها هستیم، میتوانیم از تواناییهای خود استفاده کنیم. گاهی حضور دیگران در کنارمان تنها باعث میشود نتوانیم کاملا روی کار و وظایف روزمره تمرکز کنیم.
زمانی که به تنهایی میگذرانیم، میتواند بیشترین کارآمدی و خلاقیت را برای ما داشته باشد.
۶. وقتی زمانی را به تنهایی با خود اختصاص میدهی، میتوانی از روابطت بیشتر لذت ببری
هنگامی که زمانی را در طول روز یا هفته به تنها بودن با خودمان اختصاص دهیم و یاد بگیریم که از تنها بودن با خود لذت ببریم، کم کم متوجه خواهیم شد که میتوانیم از رابطه با دیگران و بودن در کنار آنها نیز لذت بیشتری ببریم.
تنها بودن و صرف انرژی و زمانی که فقط برای خودمان است، به ما کمک میکند که بیش از پیش قدردان خود باشیم و بتوانیم ارزشهای خودمان را بهتر ببینیم. همچنین در تنهایی، میتوانیم آنچه دیگران به ما میدهند و عشق، ارزش و انگیزهای که از روابط اجتماعی، عاطفی، خانوادگی و غیره به دست میآوریم را نیز بهتر ببینیم و قدردان آن باشیم. زمانی که وقتی را به تنهایی با خود اختصاص نمیدهیم، احتمالا آنچه دیگران به ما میدهند و آنچه برای ما لذتبخش یا الهامبخش است را فراموش میکنیم.
۷. تنها بودن باعث میشود بیشتر احساس استقلال کنی
تنها بودن موجب میشود احساس استقلال بیشتری داشته باشیم، باور کنیم که میتوانیم تنها باشیم، تواناییهای خود را بهتر ببینیم و قلبا به این باور برسیم که بدون نیاز و وابستگی به دیگران هم میتوانیم زندگی کنیم.
زمانی که تنها بودن را یاد میگیریم، اضطراب، ترس از دست دادن و احساس وابستگی و نیاز شدید به حضور دیگران در ما کمرنگتر خواهد شد. احساس نیاز مداوم برای حضور دیگران و برقراری ارتباط با آنها اضطرابآور است؛ چرا که حتی اگر نخواهیم، به هر حال گاهی ممکن است مجبور باشیم که تنها بمانیم. اضطراب مداوم باعث خستگی و رخوت خواهد شد. اگر یاد بگیریم که چگونه میتوانیم از تنهایی لذت ببریم، این اضطراب در زندگی روزمره ما کم خواهد شد و حتی میتواند از بین برود؛ زیرا میدانیم حتی اگر مجبور به تنها ماندن باشیم، میتوانیم تنها بمانیم.
۸. تنها بودن کمک میکند یاد بگیری نیازی نداری که دائم اطرافیانت را خوشحال و راضی نگه داری
بخشی از هویت ما انسانها با روابطمان تعریف میشود. زندگی ما پر است از روابط اجتماعی مختلف. مثلا رابطه عاطفی، روابط خانوادگی، رابطهای که با دوستانمان داریم، روابط شغلی و غیره. روابط زمانی پایدار خواهند بود که طرفین آن برقراری ارتباط موثر را بلد بوده و از رابطه راضی باشند. هنگامی که تمام زمان ما در طول زندگی روزمره صرف روابط شود، از تلاش برای برقراری ارتباط موثر و راضی و خوشحال کردن افرادی که با آنها در رابطه هستیم، خسته میشویم.
هنگامی که با خود تنها هستیم، تنها کسی که لازم است برای خوشحال کردنش تلاش کنیم، خودمان هستیم. زمانی که تنها هستیم، میتوانیم هر کاری که برایمان لذتبخش و شادیآفرین است انجام دهیم. بدون اینکه نگران باشیم دیگران را ناراحت کنیم یا آزار دهیم.
۹. وقتی با خودت تنها هستی به دنبال تایید گرفتن از دیگران نخواهی بود
ما در رابطه با دیگران معمولا به دنبال تایید گرفتن از آنها برای انجام کارهای مختلف هستیم. زمانی که قرار است کاری انجام دهیم که به اطرافیان نیز مربوط میشود، سعی میکنیم از آنها تایید بگیریم، با آنها مشورت کنیم و به هر نحوی نظرشان را جلب کنیم. شاید اگر تاییدطلبی در ما به شکل افراطی باشد، نیاز داشته باشیم که به آن توجه کنیم و با انجام اقداماتی خاص و کمک گرفتن از رواندرمانگر آن را کاهش دهیم. اما به هر حال حد معمول و سالمی از نیاز به تایید در همه انسانها وجود دارد. در بسیاری از شرایط پرسیدن نظر دیگران و تایید گرفتن از آنها نه تنها اشکالی ندارد، بلکه لازم است. اما برخی شرایط هم وجود دارد که ما بدون نیاز به تایید دیگران یا پرسیدن نظر آنها و تنها با تکیه بر اطلاعات و تواناییهای خودمان، میتوانیم از پس کارها برآییم. زمانی که وقت بیشتری را برای تنها بودن با خود صرف میکنیم، یاد میگیریم که به دانستهها، شهود و غرایز خود بیشتر اعتماد کنیم و تاییدی که برای انجام نهایی کارها به آن نیاز داریم، وابسته به حضور شخص دیگری نباشد.
به خاطر داشته باشید که «تنها بودن» با «احساس تنهایی» متفاوت است. احساس تنهایی میتواند با غم، شرم، حقارت، ناامیدی یا احساسات دیگر همراه باشد. تنها بودنی که در این مطلب به آن اشاره کردیم، گذراندن زمانی با خود و بدون حضور دیگران است. اگر یاد بگیریم که چگونه میتوانیم تنها بمانیم و از تنهایی خود لذت ببریم، میتوان گفت که یکی از قدمهای مراقبت از خود را طی کردهایم. یکی از قدمهای مهم مراقبت از خود و رسیدگی به سلامت روان، این است که بدانیم مهمترین رابطهای که در زندگی داریم، رابطه ما با خودمان است و زمانی میتوانیم با دیگران رابطه موثر و لذتبخشی داشته باشیم، که رابطهمان با خودمان را ترمیم کرده باشیم.
مترجم: نغمه صیامی