بخشش خود | چگونه می‌توانیم تمرین کنیم تا خود را ببخشیم؟

بخشش خود به این معناست که یاد بگیریم تا چگونه خودمان را بخاطر اشتباهات یا تصمیمات اشتباهی که میگیریم ببخشیم. گاهی از خود می‌پرسیم که چطور ممکن است این همه اشتباه کنیم؟ چه چیزی باعث این همه اشتباه شده است؟

برای ما بخشش اطرافیان از بخشش خودمان آسان‌تر است و همواره با خودمان بسیار سختگیرانه رفتار میکنیم.

«برای بهبودی، نياز است تا زخم هایتان را از ریشه درآورید و آنها را ببوسید» Rupi Kaur

چرا بخشش خود اهمیت دارد؟

طبق گفته‌های Kendra Cherry، نویسنده و مشاور آموزشی، استادیار روان پزشکی دانشکده پزشکی هاوارد، «بخشش می‌تواند از میزان استرس ما کم کند و در مقابل، سلامت جسمانی و روانی ما را بهبود ببخشد. کاهش اضطراب و افسردگی سبب کاهش خشم نیز می‌شود و در نتیجه سلامت قلبی نیز بهبود می‌یابد.»

اگر ما راهی برای بخشش خود و دیگران پیدا نکنیم، همواره در تشویش و سرزنش خود هستیم.

ما بسیاری از مواقع می‌توانیم از اشتباهات هرچند بزرگی که مرتکب شده‌ایم درس بگیریم، اما در این هنگام طریقه‌ای که با خود رفتار می‌کنیم بسیار سختگیرانه است.

ما به راحتی به شیوه‌های مختلف به خود آسیب می‌رسانیم. مثلا همواره خود را برای خطایی که مرتکب شده‌ایم سرزنش میکنیم؛ مخصوصا هنگامی که دلیل آن را بدانیم و به نوعی آن را از قصد انجام داده باشیم. و این موقع است که بخشش خود بسیار دشوار می‌شود.

بخشیدن خود می‌تواند منافع بسیار زیادی داشته باشد؛ درحالیکه زمانی که خود را دوست نداریم و برای خود ارزشی قائل نیستیم، به خود آسیب بسیاری می‌زنیم. اولین سوالی که باید از خود بپرسیم این است که «چرا اشتباه کردم؟»

مرتکب خطا شدن هیچ ارتباطی با اینکه شما که هستنید یا چه پتانسیل‌هایی دارید ندارد. و از همه مهم‌تر، خطا کردن بازتابی از ارزش‌های شما نیست.

همه ما انسانیم، اشتباه می‌کنیم و کارهای مختلفی را به دلایل مختلف انجام می‌دهیم. نکته اصلی این است که دلیل هر کاری که انجام می‌دهیم را پیدا کنیم؛ آنگاه حقیقت آشکار می‌شود. شما متوجه این خواهید شد که چگونه به این نقطه رسیده‌اید و تصمیم می‌گیرید تا دیگر آن را تکرار نکنید.

بخشش خود

معنای اشتباه کردن

گاهی اوقات، هنگامی که متوجه اشتباه خود می‌شویم در برابر افرادی که دوستشان داریم آسیب‌پذیرتر شده و احساس ناراحتی بیشتری می‌کنیم. این موضوع می‌تواند به افشاگری های بیشتری از خود و زندگیمان بیانجامد. زمانی که می‌فهمیم ما موجودات کاملی نیستیم، دیگران ما را بیشتر درک می‌کنند و از ما الهام می‌گیرند.

گفتن کلمه ساده‌ی «متاسفم» می‌تواند نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری ما باشد. گفتن «متاسفم، ولی تلاش می‌کنم تا جبران کنم» نیز برای یک شروع جدید، بسیار مناسب است. این موضوع بیانگر این نیست که همه چیز عالی و بدون نقص خواهد بود، اما بدان معنی است که شما می‌توانید شرایط فعلی را سامان دهید.

بیرون آمدن از مشکل یعنی شما از تظاهر کردن به بی عیب و نقص بودن شرایط، چه برای خود و چه برای دیگران، پرهیز می‌کنید و به خود، دیگران و آنچه باور دارید، اعتماد می‌کنید.

هدف نهایی چیست؟ اینکه شما بتوانید آن مساله را رها کنید.

رها کردن به این معنی است که شما خود را برای چیزهایی که نمی‌دانستید و یا کارهایی که انجام دادید (یا انجام ندادید) می‌بخشید. شما با رها کردن، خود را به خاطر کاستی‌ها و اشتباهات خود ببخشید. اما توجه کنید که این بدان معنی نیست که از پاسخگویی معذور شده باشید.

متوجه شدن اشتباه، تلاش برای تکرار نکردن آن و پذیرفتن خسارات ناشی از این موضوع بخشی از این سفر است؛ پس خودتان را بخاطرش سرزنش نکنید. گاهی اوقات پیدا کردن این تعادل بسیار مشکل است اما برای رسیدن به آرامش روانی و ادامه زندگی، یافتن آن بسیار کمک کننده و ارزشمند است.

شما ارزش آن را دارید.

گاهی اوقات بخشش خود به معنای یافتن شادی به جای غم و اندوه در زندگی است. هنگامی که رها می‌کنید یاد می‌گیرید تا چگونه به زندگی خود ادامه دهید. پشیمانی بخشی از ناراحتی است و یک واکنش کاملا طبیعی است اما به این معنا نیست که شما در تمام مدت زندگی خود این احساس غم و اندوه را به دوش بکشید و آن را رها نکنید.

شاید لازم نیست که شما خود را به خاطر کار اشتباهی که کردید ببخشید، بلکه لازم است تا خود را بخاطر کارهای درستی که انجام داده‌اید ببخشید. شاید اشتباه شما به این دلیل بوده است که می‌دانستید انجام آن کار با هزینه یا تاوانی همراه است؛ اما برای انجام دادن کار درست (یا حتی انجام ندادن کار اشتباه) حاضر شدید آن تاوان را بپردازید.

چگونه تمرین کنیم تا خود را ببخشیم و با آسودگی خاطر ادامه دهیم؟

چگونه می‌توانیم خود را ببخشیم؟

شفقت و مهربانی با خود را تمرین کنید

حس شفقت نسبت به خود پیش نیازی برای بخشش خود است.

بخشش خود

منظور از شفقت این است که بیاموزیم تا در گفتگوهایی که با خود داریم و واژه‌هایی درباره خود به کار می‌بریم، عطوفت داشته باشیم. این یکی از بخش‌های مهم برای عشق ورزیدن به خودمان است، که لازمه هرکاری است.

مگان هیل، رواندرمانگر، اینگونه بیان می‌کند که: «اگر یاد بگیریم تا خودمان را به عنوان دوست صمیمی‌مان بشناسیم، با خود با مهربانی و عشق صحبت کنیم و خود را اولویت قرار دهیم، همواره برای‌مان یادآور این است که خودمان را باور داریم و ارزشمند هستیم.»

فقط کافی است تا با خود با مهربانی، عطوفت و همدلی بیشتر صحبت کنیم. ما اغلب نسبت به دیگران ملاحظه بیشتری داریم تا با خودمان. اگر حس می‌کنید که در ذهن‌تان همواره درحال سرزنش خود هستید کافی که این سوال را از خود بپرسید که «اگر دیگران هم در همین وضع قرار داشتند، آیا به همین شکل با آنها رفتار می‌کردم؟»

همان عطوفتی که نسبت به دیگران دارید را نسبت به خودتان تمرین کنید.

شرمی که احساس میکنید بخشی از روند بهبودی است. و این آگاهی را نسبت به آنچه باید در آینده بهتر انجام شود، به شما می‌دهد. شرم به شما کمک می‌کند تا عواقب تصمیمات دشواری که می‌گیرید را راحت‌تر بپذیرید. اما این موضوع را بخاطر داشته باشید که لازم نیست همواره با شرم و ترس زندگی کنید تا تغییرات بزرگی را بوجود آورید.

احساس گناه را پشت سر بگذارید

احساس گناه به جای اینکه به ما در گرفتن تصمیمات درست کمک کند، به روحیه‌مان خدشه وارد می‌کند. شاید برای لحظه‌ای، احساس گناه بتواند کمک کننده باشد اما همه ما انسان هستیم و به عطوفت و شفقت احتیاج داریم.

احساس گناه از این جهت میتوان مفید باشد که به ما کمک می‌کند تا تغییراتی را که برای بهبود شرایط لازم است، زودتر متوجه شویم اما اگر این حس درون ما طولانی باشد بسیار به ما صدمه میزند. احساس گناه می‌تواند این حس را در شما القا کند که کافی نیستید یا لیاقت بخشیده شدن و عشق را ندارید و این یک مانع برای ادامه زندگی و رسیدن به یک انسان بهتر است.

وقتی عشق را انتخاب می‌کنید، باید عشق را برای خود نیز بخواهید. حتی اگر وقتی آسیب دیده‌اید یا شکست خورده‌اید، باید خود را شایسته و ارزشمند بدانید چرا که همه سزاوار عشق هستند و شما نیز همینطور.

اجازه ندهید که احساس گناه، حس رضایت از خود را در شما خاموش کند. اجازه ندهید که انرژی و اشتیاقتان برای زندگی را از شما بگیرد. و از همه مهمتر اجازه ندهید که شادی را درون شما از بین ببرد. آن را رها کنید.

به دیگران کمک کنید

از زخم‌ها و درس‌هایی که گرفتید به عنوان یک یادآوری برای انجام کارهای درست استفاده کنید. بگذارید زخم‌هایتان مانند درس‌هایی باشند که شما را برای حرکت رو به جلو سوق می‌دهند.

شما می‌توانید هم خود را ببخشید و در عین حال به دیگران نیز کمک کنید و این فقط مربوط به امور خیریه نیست، بلکه در مورد انتخاب هم هست. هنگامی که بخشی از وقت خود را صرف سنجیدن درست شرایطتان بکنید می‌توانید تصمیمات و انتخاب هایی بهتری نیز داشته باشید.

به افراد نیازمند کمک کنید، داوطلبانه در جاهایی که احتیاج به کمک دارند فعالیت کنید، با کسی که احساس تنهایی می‌کند قدم بزنید و با او هم صحبت شوید. به مشکلات انسان‌های دیگر گوش دهید. و آنگاه خواهید یافت که با کمک به دیگران در واقع به خود نیز کمک می‌کنید و نقطه اشتراک بین این دو همان «بخشش خود» است.

با این کار متوجه خواهید شد هنگامی که به شخص دیگری کمک می‌کنید تا مشکلش را حل کند، در واقع راه حلی برای مشکل خود نیز پیدا خواهید کرد. این یک حقیقت خنده‌دار است که ما اغلب توجهی که لازم است به خود داشته باشیم را صرف دیگران می‌کنیم. ما هنگام گوش دادن به شکست‌ها و مشکلات دیگران رحمت، عشق، توجه، آسایش و عطوفت بیشتری صرف می‌کنیم؛ در حالی که همان میزان توجه را نیز باید به خودمان داشته باشیم.

مهربانی چگونه روی مغز تاثیر می‌گذارد؟

بخشش خود

درد خود را با دیگران سهیم شوید

برای اینکه به آرامش بیشتری برسید، مواردی که در رابطه با آن‌ها احساس ضعف و ترس می‌کنید را با دیگران به اشتراک بگذارید. نقص‌ها و بینش‌های داستانتان را که نقطه عطف داستان شما هستند را با دیگران سهیم شوید. برای مثال هنگامی که یک فرد الکلی بخواهد خود را در جلسات درمان به سایر افراد معرفی کند، میگوید: «نام من……..است و من یک الکلی هستم.»

حال شما خودتان، جای خالی را برای خود پر کنید. واقعا می‌خواهید دیگران چه چیزی را در مورد شما بدانند؟ این به آن‌ها کمک می‌کند تا شما را بهتر درک کنند و از طرفی به شما نیز کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسید. با این درک شما یاد می‌گیرید تا بخش تاریک درونی خود را رها کنید و نقاط قوت درونی خود را ببینید.

لازم نیست که آن‌ها را برای هرکسی تعریف کنید، در عوض چند نفر را در زندگی خود که به آن ها احساس نزدیکی می‌کنید، داشته باشید که بدانند در زندگیتان چه می‌گذرد یا چه احساسی دارید. سهیم شدن احساس و افکار با دیگران شهامت و قدرت می‌خواهد. اگرچه ممکن است همه چیز را برطرف نکند اما شروع مناسبی خواهد بود.

به گفته بورلی انگل، رواندرمانگر، «شما میتوانید همزمان هم رفتار خود را اصلاح کنید و هم خود را ببخشید.»

 

حرکت به جلو، مانند تمام کارها، به انرژی و نیرو احتیاج دارد اما به این معنا نیست که در مشکلات خود غرق شوید. شما با رویارویی با خود و درک اینکه انسان ارزشمندی هستید می‌توانید با شادی به راه خود ادامه دهید. در نهایت، ممکن است همچنان شک و ابهامات یا احساسات ناخوشایند در رابطه با خود داشته باشید؛ اما هرچقدر بیشتر به خود عشق بورزید لحظات شاد و آرامش بیشتری خواهید داشت. بیشتر می‌خندید و به نور عشق اجازه خواهید داد تا زخم های شما را التیام بخشد. شما می‌توانید عشق را همواره پیدا کنید، حتی در غم و ناکامی.

وقتی که درک کنید «انسان» هستید، خود را در آرامش و صلح با خود می‌یابید و می‌توانید خود را فراتر از کارها و اعمالتان ببینید و در نهایت متوجه خواهید شد که کافی هستید.

مترجم: پرستو کلایه

منبع

اشتراک گذاری

مطالب بیشتر
 به راهنمایی نیاز دارید؟
اسکرول به بالا